امیدوارم فیلمایی مثل ارباب حلقه ها، وایکینگ ها و یا از این دست فیلم ها دیده باشین؛ یکی از آرزوهام این بود که  جای اون پیرمردهای ریش سفیدی باشم که همه چیز میدونستن؛ و همیشه برای این هدف مطالعه میکردم. سالها گذشت تا فهمیدم نه تنها علامه دهر شدن ممکن نیست بلکه در یک زمینه خاص، هم نمیشه صاحب نظر بود و زمان خونه آرزوهامو خیلی کوچک کرد.

 البته میتونی نقش اونهارو بازی کنی و خودتو گول بزنی؛ اما در نگاه بقیه احمقی هستی که فکر میکنه همچی میدونه، کلمه ای که میتونم برای وصف این خودفریبی بیان کنم «توهم دانایی»ـه که چند روز پیش جایی خوندم، به این معنا که فرد با فهمیدن قسمتی از یک موضوع، خودش رو توی اون زمینه دانا بدونه؛ مثلا یه نفر با خوندن اینکه اقتصاد به بررسی رفتار عقلانی انسان میپردازه خودش رو اقتصاد دان بدونه؛ با فهمیدن اینکه فلسفه، وجود رو بدون هرگونه پیش فرضی، عقلانی مطالعه میکنه، خودش رو فیلسوف بدونه؛ با حفظ بودن چندتا شعر خودش رو ادیب بدونه؛ با یادگیری اسامی سلسله های تاریخی خودش رو تاریخ دان بدونه؛ با شنیدن درد و دل دوستاش خودش رو روانشناس و مشاور بدونه؛ و البته چون در جامعه زندگی میکنه، جامعه شناس بودنش هم که کاملا واضحه!. این توهم باعث میشه فرد از واقعیت دور بمونه و با این ادعای واهی، خودش، اطرافیان و جامعه رو به تباهی بکشونه.

 خواستم بگم قبول واقعیت و نادانی، خیلی بهتر از مشتی ادعا بودنه.

فرید کوشکی زاده

اردیبهشت 99

 


فرید کوشکی زاده رو ,خودش ,بدونه؛ ,جامعه ,فهمیدن ,پیش ,خودش رو ,بدونه؛ با ,کوشکی زاده ,با فهمیدن ,دان بدونه؛منبع

یک روز من در روستا

احساس تعلق که نداشته باشی گم میشی

سیری در خیال سفر

زندگی ساده است ما سختش میکنیم.

من، جامعه شناسی و عرفان

ایران جنوب هم داره مگه؟

خودنمایی زمستان

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نمایندگی رسمی ماشین های اداری کانن هر چی بخوای هس دنیای فناوری مجموعه وب تکنولوژی معرفی کالا فروشگاهی چگونه از بيماري هاي رواني در امان باشيم اینجا زیبایی را درک کن ساخت ویلا ارزان سرا خرید گوشی